عشق من طاها

بدون عنوان

راستی بزار از بابائی هم برات بگم که فردا نگی چرا بابا از من سراغی نگرفته بابائی منو دیوونه کرده هر روز که از سر کار میاد دست میزاره روی شکم مامان و هی تو رو صدا میزنه میگه کی میای بیرون.البته ما هنوز نمیدونیم تو دختر هستی یا پسر.از دکتر هم پرسیدم گفت که هنوز زوده و تقریبا 40 یا 50 روز دیگه مشخص میشه. انشااله که عزیزم صحیح و سالم بیای پیش ما.خیلی منتظرت هستیم فصل پائیز که بیاد روزا کوتاهتر و زودتر میگذره اخه من تو این تابستون که گرماش بی سابقه بوده داغون شدم ...
3 شهريور 1394

14 هفته و 5 روز

کوچولوی مامانی سلام مامانی اصلا حالش خوب نیست که بتونه هر روز به وبلاگت سر بزنه و حرفای دلشو برات بنویسه قشنگ مامان نمیدونم از کدوم حالم برام بگم هر روز یه مشکل جدید پیدا میکنم .یه پا درد خیلی شدید امون منو شبا بردیده اصلا نمیتونم بخوابم بیشتر شبا بیدار بیدارم اخه پاهام خیلی درد میکنه .مشکل دیگم یبوست هست که خیلی اذیتم میکنه و یه مشکل که دیکه برام اعصاب نزاشته خلط پشت گلو هست خدا میدونه که چقد سختی میکشم ولی همش به خودم میگم این روزا میگذره.همش دوست دارم این روزا بگذره و تو زودتر بیای تو بغلم.نفس مامان برام دعا کن راستی هفته پیش من، تو کوچولوی شیطون رو تو مانیتور دیدم وای عزیز دلم خیلی ذوق کردم خیلی خوشحال شدم دست و پا میزدی ....پاهاتو...
3 شهريور 1394
1